فانوس‌ها همه خاموش

من از دیارِ حبــیب‌م

فانوس‌ها همه خاموش

من از دیارِ حبــیب‌م

۱۳ مارس ۱۳ ، ۱۹:۴۲

برق کفش جفت شده تو گنجه‌ها

..بسم الله
.برایِ من که عاشق زمستان،سرما و برف هستم،آمدن بهار هیجان خاصی نداشت
 عوضش روزهای برفی ، انقدر پر انرژی می‌شوم که می توانم دو ساعت بی وقفه هدفون در گوش ،عرض خیابان ها را طی کنم،مهم هم نباشد دست هایم دارد بی حس می شود
.اما این روزها که دورم ، دلتنگ شده ام
.برای ِ لحظه ای که مادر بزرگ  زیر لب چیزی زمزمه میکرد ُ سبزه عید را آماده
بیشتر اما برای ِ پدربزرگ که باید همه رسوم را اجرا کند ،اینک ِ وقت ِ پهن کردن هفت سین بیاید و هی بگوید سمنو کم گذاشتید ، چرا سبزه را تر نکردید ، قرآن  قدیمی را بیاورید ، قرآن قدیمی حتما یاد مادر و پدرش را زنده می کند برایش 
.همه این ها همراه ریتمِ بویِ عیدی فرهاد میگذرد به خصوص وقتی بخواند برق کفش جفت شده تو گنجه ها ُ شنیدن خاطرات  
وقتی دور باشی دلت بیشتر از همه این ها برای صدای قرآن خواندن پدربزرگ سرِسفره هفت سین تنگ می‌شود
آن وقت است که بهار را دوست داری

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳/۰۳/۱۳
fsn

نظرات  (۲)

۲۷ مارس ۱۳ ، ۱۰:۲۱ ساقی رضوان
ای جانممممممم سیددددددد
۰۴ آوریل ۱۳ ، ۰۴:۳۵ زینب سادات

آخی

خاطره بازیم همه مون

 

پاسخ:
شما کدوم زینب سادات‌ید؟

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی