فانوس‌ها همه خاموش

من از دیارِ حبــیب‌م

فانوس‌ها همه خاموش

من از دیارِ حبــیب‌م

۱ مطلب در می ۲۰۱۳ ثبت شده است

بسم الله...
صلاة ظهر رسیده بودیم کاظمین،گفتند وقت زیادی نداریم و باید زود به سمتِ نجف حرکت کنیم. دل‌هایمان راضی نبود اما نمی‌دانستیم برایمان چه رقم می‌زنند،احساس غربت نداشتیم.تمام مدت تصور می‌کردم مسیری را که از باب الجواد شروع می‌شد و می‌رسید به صحنِ انقلاب.
لحظه وداع با امامان کاظمین زیر لب زمزمه می‌کردیم السلام علیک یا علی بن موسی الرضا (ع)
یک روز قبل از اتمام سفر قرار بود مشخص شود شب آخر کجا مستقر می‌شویم ..اینجا رئوف بودن را بار دیگر نشانمان دادند.
یک بارِ دیگر ، یک شبِ دیگر مهمانِ لطف امام مهربانی‌ها بودیم و شب را در حرم آرامِ کاظمین گذراندیم...
به حق کاظمین دل ، هوایِ مشهد دارد.